زمين خاكي .... در پي عشق نگرد ... هر چه هست آن بالاست ... پيش ربيست كه خوبان همه دورش جمعند ... هر چه پسمانده از آن گل مانده ... روي خاك افتاده... عشق من افلاكيست ... عشق من دختركي نيست كه باد ، زلفش را ... كرده بازيچه دلهاي ضعيف ... عشق من نيست زميني ، اينجا ... نام هر نوع هوسي را نتوان عشق گذاشت ... عشق را خرج كسي خواهم كرد ... كه نجاتم دهد از خاك غريب ... نا خدا ميخواهم ... كار من نيست كه قايق سازم ... دست من را تو بگير ... همه اينها بشرند ... كه به تو محتاجند ...
نظرات شما عزیزان:
قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت |